یادداشت های مهرداد

درباره ادبیات، فلسفه، سینما و ...

یادداشت های مهرداد

درباره ادبیات، فلسفه، سینما و ...

آقتاب غروب کرده و حالا در .....

آفتاب غروب کرده 
و حالا در میان تاریکی سرگردانم
هیچ نوری نیست.
با چشمانی گریان
هراسان به اطراف ام نگاه می کنم.
صدای شیون و ناله فرشته ها
از هر طرف به گوش می رسید.
ترس تمام وجودم را فرا گرفته بود
بر روی زمین دراز کشیدم.
و چشمانم را بستم.
همه جا را سکوت گرفته و تنها
صدای ضعیف در دوردست ها
در میان وزش بادی غریب آرامیده
و به سوی من به پرواز در آمده بود.
چیزی را احساس می کردم
ولی چشمانم آن را نمی دید.
از کنارم می گذشت.

  

گوش کن
گوش کن به صدای من.

 

با صدای لرزان گفتم تو چی هستی؟

 

من تنها گذر سایه ای بی روحم.
روحم در سرزمین روشنایی ها مرا ترک کرد.
و جسمم در میان سرزمین تاریکی ها رها شده.
 

اینجا کجاست؟ آیا من مرده ام؟

  

اینجا تصویرهای وحشتناکی از درون خودته.
زندگی همه ما تصویرهای وحشتناکی از درون خودمان است.
تصویرهای تیره و مبهم که نه در واقعیت و نه در رویا شکل می گیرند.
تصویرهای که آهسته آهسته تمام وجودمان را می بلعند تا شکل بگیرند.
تصویرهای که اکنون تو را به درون خودشان کشاندند.
نه تو هنوز نمرده ای. تو تنها از کابوس های بیداری ات در خوابی ژرف فرو رفته ای.
 

خوابی ژرف. 
  

تنها این جمله در ذهنم صدا می کرد.
دیگر هیچ چیزی نبود. هیچ صدای نمی آمد.
چشمانم را باز کردم. ماه نقره فام
آرام در میان آسمان بود و چند ستاره
کوچک در دوردست ها سوسو می کردند.

 

پ.ن : از یادداشت ها

نظرات 4 + ارسال نظر
دختر ماه دوشنبه 23 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 09:43 ب.ظ http://sokoote-sarshar.blogsky.com

ممنون از حضورت...به زودی میام که بخونمت. :)

دختر ماه چهارشنبه 25 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 02:06 ب.ظ http://sokoote-sarshar.blogsky.com

خوندن این متن مصادف شد با وقتی که توی حال خودم نبودم!!
به این جمله ایمان دارم که زندگی همه ما تصویرهای وحشتناکی از درون خودمان است....
زیبا بود اما تلخ چون حقیقت بزرگی توی نوشته منعکس شده بود...

شهرزاد جمعه 27 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 09:32 ب.ظ

سلامم مهرداد عزیز:
خوبی؟؟؟؟
بی نهایت توصیفاتت زیبا بود..لذت بردم....
موفق باشی...

هانیه چهارشنبه 12 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 06:48 ب.ظ http://gamaj.blogsky.com

گوش کن
وزش ظلمت را می شنوی؟
من غریبانه به این خوشبختی می نگرم
من به نومیدی خود معتادم
گوش کن
وزش ظلمت را می شنوی؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد