Mulholland Drive
written and directed by : David Lynch
جاده مالهالند
کارگردان : دیوید لینچ
بالاخره وقت شد که فیلم جاده مالهالند دیوید لینچ را ببینم. فیلمی که آدم را مبهوت می کند. دست کم کسی نیست که در پیچ تاپ های این فیلم سرگیجه پیدا نکند! جریان سورائالیستی که بر تمام فیلم حکفرما است سبب آن شده که همه اتفاقات تنها در جای که نه می توان آن را خیال دانست و نه واقعیت. جایی که زمان دگرگون می شود. و زمان مفهوم خودش را از دست می دهد. اتفاق بیافتد. می توان گفت در جاده مالهالند تمام اتفاقات زمانی رخ می دهند که هیچ اتقاقی رخ نیافتاده است. در جاده مالهالند جایی برای بیننده وجود ندارد. بیننده در سرگشتی این کابوس های رویایی خود دچار سرگشتی می شود. و اوست که در پیچ تاب های این جاده گم می شود. ساختارهای فیلم جاده مالهالند بر ذهن ناخودآگاه استوار شده. و جاده مالهالند همان جاده ای است که زیگموند فروید آن را راهی باشکوه برای قدم گذاشتن به ذهن ناخودآگاه می داند. جاده مالهالند، تنها راهی بود برای قدم گذاشتن به ذهن مغشوش دایان شخصیت اصلی داستان ، بیننده بعد از لحظه ی توقف در این جاده، با دایان پا به کابوس ها و هزارتوی رویاها و حقیقت های او میگذارد.
خط سیر داستان جاده مالهالند حالتی معکوس مانند دارد. و همه چیز بر این زاویه معکوس می چرخد. در اینجا همه چیز هویت شان را از دست می دهند. شخصیت ها، اشیا، مکان ها و هر چیزی دیگر، هویتی برای هیچ چیز وجود ندارد. در این جا همه چیز زمانی اهمیت پیدا می کند که اهمیتش را از دست داده باشد. در جاده مالهالند دیگر واقعیتی برای چیزی وجود ندارد. جنبه واقعیت آمیز از واقعیت جدا می شود. و حالتی رویاگونه به آن می بخشد. درسکانس باشگاه سکوت تنها چیزی که هنوز هویتی برای آن باقی مانده همان سکوت است. این جملات
سکوت، سکوت، هیچ ارکستری نیست.
آواز به عنوان یک آبژه تنها خود را می خواند و خواننده که سوژه است را به مرگ می کشاند. و تنها سکوت باقی می ماند. سکوتی که منجر به مرگ آواز می شود. این همان سرگشتی است که انسان امروز بدان دچار شده است. و لینچ آن را به زیبایی به تصویر می کشاند. دیوید لینچ به خوبی توانسته تمام این عناصر را با نگاه منتقدانه به سرنوشت و سرگشتی انسان ها و موقعیت تزلزآمیز آنها به تصویر بکشاند.
آپممممممم[گل]
سلامم مهرداد جان:
از مطالب و دیدگاهت استفاده کردم...
و مثل همیشه عالی....
همیشه بهت سر میزدم و میزنم و مطالب پر محتواتو می خونم..وبلاگ قبلیمو متاسفانه با تمام دست نوشته هام مجبور به حذفش شدم و در حال حاضر در وبلاگ دیگری مینویسم ؛حدود یک ماهی میشه...خوشحال میشم که شما هم فرصت کردی مطالب من رو بخونی و باعث افتخار که نظرت رو بدونم دوست عزیز...
موفق باشی و سلامت....
سلام جالب بودد امیدوارم موفق باشی
سلامم مهرداد جان:
خوبی؟؟؟
با اجازت من شما رو لینک کردم...
چشم..حتما در اولین فرصت مناسب این فیلم رو تهیه کرده و میبینم و دیگاهمو برای شما بیان می کنم.....
ازت ممنونم...
موفق باشی....
دیروز همیشه در کف خاطره است
دنیای عجوزه همچنان باکره است
یک گوشه ندارد که به کنجی بروم
«این دایره در دایره در دایره است»
ـــــــــــــــــــــــــــــــ
سلام آقا مهرداد خوبی؟
من به وبلاگت سر میزنما ولی نظر نمیزارم نگی ی وقت بی معرفتم.
سلام:
خواهش میشه آقا مهرداد؛:))) شما هم برای من جمله ی پر معنی ای از داستایوسکی گذاشته بودی ولی متاسفانه نمیدونم چرا با وجودی که تاییدشم کردم ؛در قسمت نظراتم نیست...
بلاگ اسکایو سرعت نت ذغالی همینه دیگه.....
منم از شما ممنونم....:)))
سلامم:
خسته نباشید
ازین ورا رد میشدم گفتم یه حالی از دوستم بپرسم...:)))
مهرداد کجایی؟؟تو که بدتر از من دیر به دیر آپدیت میشی..بیا آپ کن دیگه...
تا دوباره..