یادداشت های مهرداد

درباره ادبیات، فلسفه، سینما و ...

یادداشت های مهرداد

درباره ادبیات، فلسفه، سینما و ...

خاطرات گذشته توی ذهنت ....

خاطرات گذشته توی ذهنت ورق می خوره. نه دیگر هیچ چیز تکرار نمی شود. خاطرهای دور سال های گذشته، خاطرات یک غروب پاییزی، آنجا که آفتاب می رفت پایین بین کوچه، پس کوچه ها، قدم زدن، و اونوقت که خورشید می افتاد پشت سرت، قدم هات را بلندتر برمی داشتی و  می دویدی دنبال سایه ات. سایه ای که تا بی انتها می رفت. 

 

پ.ن :  از یادداشت ها.

نظرات 5 + ارسال نظر
ستایش دوشنبه 25 آبان‌ماه سال 1388 ساعت 09:35 ق.ظ http://lafkadi0.blogsky.com/

چه حس خوبی !
ممنون که سر زدی

آسیه دوشنبه 25 آبان‌ماه سال 1388 ساعت 10:42 ق.ظ

هنوزم برا این قدم زدنا دیر نشده

انسان امروز جمعه 29 آبان‌ماه سال 1388 ساعت 01:41 ب.ظ

عالی بود . کاش ادامش می دادی .

ساحل شنبه 30 آبان‌ماه سال 1388 ساعت 06:54 ب.ظ http://openeyes.blogsky.com

بالاخره امروز هم خاطره ی فرداست

الی یکشنبه 15 آذر‌ماه سال 1388 ساعت 08:20 ب.ظ http://elipeli.blogsky.com

ممنون از نظرت

این پست یه کم شبیه پست قبلی منه....... منم یه جورایی رفتم تو خاطرات و ....

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد