نمی دونم شاید تو این دور و زمونه باید آدم بی احساس باشه. هیچ احساسی نداشته باشه. آخه واقعا باید آدم همش آپولونی باشه. آپولونی فکر کنه. پس دیونوزیسی چی می شه؟ می دونید چیه همه ما همون بچه های گذشته ایم، با همون ترس ها ، اشک ها، عواطف پاک و معصومانه. نمی دونم چرا اینقدر از خودمان دور شدیم. کاش می شد که آدم ها هیچ وقت کودکی درونشون رو فراموش نمی کردند.
جالبه ! همین چند دقیقه پیش داشتم به این موضوع یعنی کودکی فکر می کردم . خب شاید گفتن نداشته باشه که منم کاملن باهات موافقم . حفظ کودکی یا بازگشت به کودکی یا همین کودکی درون که این روان شناسا الان بهش رسیدن موضوع جالب و البته خطیریه . معصومیت از دست رفته یا بکارت از کف رفته همون چیزیه که تو هم نوشتی .
سلام آقا مهرداد
خوب شدی؟
بالاخره احساسات هم جزء وجود آدمی تو بعضی ها پررنگ تر برا بعضی ها کمرنگ تر.حفظش کن ولی یه وقتایی یواشکی
ممنون. میشه خودتون رو معرفی کنید