یادداشت های مهرداد

درباره ادبیات، فلسفه، سینما و ...

یادداشت های مهرداد

درباره ادبیات، فلسفه، سینما و ...

...

غبار زمان آنجلوپولس را در برگرفت. تنها یک لحظه، برای همیشه همه آن نبوغ خاموش شد.



پ . ن : هنوز باورم نمیشه، مرگ تئو آنجلوپولس..

لحظه ی ، تنها لحظه ی

لحظه ی ، تنها لحظه ی که به پایان نزدیک می شوم. چشمانم را می بندم. دیگر هیچ چیزی را نمی خواهم ببینم. روحم برای همیشه در میان سکوت سرد واژه ها آرامیده، نه دیگر هیچ تقلایی، همه چیز بی آنکه من در کوچکترین حرکت آن تاثیری داشته باشم به پایان نزدیک می شود. بیش از پیش سکوت من را با خود می برد و تنها تصاویری شکسته از تمام خاطره ها از من به جای می گذارد...

ای کاش

اگر انسانها بدانند که با هم بودنشان چقدر محدود است محبتشان به یکدیگر نا محدود می شود...


چشم اندازی در مه


لحظه ی مبهوت و آشفته، اشک از چشمانی غم زده، تنها توصیفی کوچکی از این فیلم بود که  به بیننده دست می دهد، هیچگاه فراموش نمی کنم. آشنا شدن من با دنیایی تئو آنجلوپولس، برابر بود با تچزیه تدریجی و شکسته شدن تکه های روحم.


آهنگ این فیلم از اینجا می توانید دریافت کنید:


دریافت موسیقی متن فیلم چشم اندازی در مه







عهد شکن


EITHER/OR - Part 1 - Soren Kierkegaard  - Page 187

Edited and Translated with Introduction and Notes by:

Howard V. Hong and EdnaH. Hong

Published by : PRINCETON UNIVERSITY PRESS - 1987

[A Spanish Song - Lessing, vol. XVII, p. 281]*


ترجمه : مهرداد 


عهد شکن ایکاش عشق در تمام زمان ها اینگونه بود : 

عشق - سکوتی سحرانگیز، آرامیده در غاری،

روحی متحیر و مدهوش گشته

از پیمان شکنی هر عهد و میثاقی.


[دیروز دوستت داشتم

امروز در رنجم 

فردا خواهم مرد.

اما هنوز دوست دارم

امروز و فردا را

به دیروز بیندیشم.]*


یا این یا آن / کی یرکه گور.


ابدیت رویاها

 

در انتهای خیابان نمنانک

در زیر نور چراغ، هیاهوی  

برف های نقره ای که هر لحظه 

از سکوت ابرهای تیره 

جدا می شوند و بر روی  

درختان تنهایی نقش می بندند. 

شب سپید، من تنهای تنها 

در میان سکوت درختان نقره گون

رها می شوم. روحم در رویاهای ابدی،

در سکوت بی پایان دوردست ها، جای  

در بی انتها، تنها یک شب سپید برفی 

تا ابدیت رویاها...

 

پ . ن : یک شب برفی. همین الان پشت پنجره اتاقم.